مطالب جالب و طنز

از نگاه گران قیمت ترین میکروسکوپ دنیا

براساس گزارش دیلی میل، قیمت یک میکروسکوپ الکترونی بین 150 هزار تا 500 هزار پوند است در تفاوت با یک میکروسکوپ نوری، این میکروسکوپ می تواند تصاویری سه بعدی از یک تک منظره را ارائه کند.

برخی از دانشمندان علاقه‌مند به عکاسی میکروسکوپی با استفاده از گرانترین میکروسکوپ دنیا موفق شدند از اشیاء و لوازم خانه تصاویری بزرگنمایی شده را تهیه کنند.

به گزارش مهر، در خانه اشیای زیادی استفاده می شوند که ممکن است بدون اینکه جلب توجه کنند هر نقطه ای از فضای خانه را به خود اختصاص دهند و هر یک از ما نیز بی تفاوت از کنار آنها رد شویم، اما زمانی که این اشیاء زیر نگاه میکروسکوپهای پرقدرت و دقیق قرار می گیرند اسرار خود را آشکار می کنند و می توانند بسیار جذاب و دیدنی شوند.

در این راستا، برخی از دانشمندان و هنرمندان علاقه مند به عکاسی میکروسکوپی، با استفاده از "میکروسکوپ اسکن الکترونی" (SEMs) تصاویری با جزئیات دقیق از اشیای درون خانه تهیه کرد. این تصاویر از لوازم داخل حمام تا آشپزخانه گرفته شده اند.

 

SEMs برای تهیه تصاویر میکروسکوپی، اجسام را با الکترونها بمباران می کند و سپس با استفاده از یک رایانه نمای بسیار نزدیکی از تصویر می سازد.

تصاویر به صورت تک گرفته می شوند و سپس جزئیات آنها به صورت دستی رنگ می شود. میکروسکوپهای الکترونی بیشتر از میکروسکوپهای نوری معمولی قدرت دارند و درشتنمایی آنها بیش از هزار برابر است. به همین دلیل این نوع میکروسکوپها که قابلیت درشت کردن اجسام را حتی تا یک میلیون برابر دارند نزد دانشمندان و هنرمندان از محبوبیت بالایی برخوردارند.

براساس گزارش دیلی میل، قیمت یک میکروسکوپ الکترونی بین 150 هزار تا 500 هزار پوند است در تفاوت با یک میکروسکوپ نوری، این میکروسکوپ می تواند تصاویری سه بعدی از یک تک منظره را ارائه کند.



ادامه مطلب ...

کاریکاتور های جالب و با مفهوم

 

کاریکاتور جدید و با مفهوم - www.RadsMs.com

برای دیدن تصاویر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید

 

 



ادامه مطلب ...

زن و مرد از نظر ریاضی دان ها

اگر زن يا مرد داراي ( اخلاق) باشند پس مساوي هستند با عدد يك =1



ادامه مطلب ...

نامه ی چارلی چاپلین به دخترش

ژرالدین دخترم !

     اینجا شب است.... یک شب نوول.در قلعه ی کوچک من همه ی این سپاهیان بی سلاح خفته اند نه برادر و خواهر تو و حتی مادرت...به زحمت توانستم بی آنکه این پرندگان خفته را بیدار کنم خودم را به این اطاق کوچک نیمه روشن به این اطاق انتظار پیش از مرگ برسانم.من از تو بسی دورم خیلی دور...اما چشمانم کور باد اگر یک لحظه تصویر تورا از خانه ی چشم من دور کنند.تصویر تو آنجا روی میز هم هست.



ادامه مطلب ...

سه آمریکایی و سه ایرانی

سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم



ادامه مطلب ...

امید نباید هرگز خاموش شود

چهار شمع به آرامی می سوختند، محیط آن قدر ساکت بود که می شد صدای صحبت آنها را شنید.اولین شمع گفت: « من صلح هستم، هیچ کس نمی تواند مرا همیشه روشن نگه دارد. فکر می کنم که به زودی خاموش شوم. هنوز حرف شمع صلح تمام نشده بود که شعله آن کم و بعد خاموش شد. »
شمع دوم گفت



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:لحظه های عاشقانه , :: 16:4 :: نويسنده : علی باقرزاده

لحظه های عاشقانه

زن نصف شب از خواب بیدار می‌‌شود و می‌‌بیند که شوهرش در رختخواب نیست، ربدشامبرش را می‌‌پوشد و به دنبال او به طبقه ی پایین می‌‌رود،و شوهرش در آشپزخانه نشست بود در حالی‌ که یک فنجان قهوه هم روبرویش بود . در حالی‌ که به دیوار زل زده بود در فکری عمیق فرو رفته بود



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:کسی سوالی نداره!؟, :: 16:3 :: نويسنده : علی باقرزاده

کسی سوالی نداره!؟

از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به این دنیا نمی رسید

از همون اول کم نیاوردم، با ضربه دکتر چنان گریه‌ای کردم که فهمید جواب «های»، «هوی» است.

هیچ وقت نگذاشتم هیچ چیز شکستم بدهد، پی‌درپی شیر میخوردم و به درد دلم توجه نمی کردم!

این شد که وقتی رفتم مدرسه از همه هم سن و سالهای خودم بلندتر بودم و همه ازم حساب می‌بردند.



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:پیغام گیر بزرگان , :: 15:57 :: نويسنده : علی باقرزاده
پیغام گیر بزرگان

پیغام گیر سعدی:
از آوای دل انگیز تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک را گر فرصتی دادی به دستم

.....



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:, :: 15:39 :: نويسنده : علی باقرزاده

شوهر 

شیوانا جعبه‌اى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد.

زن خانه وقتى بسته‌هاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت: «اى کاش همه مثل شما اهل معرفت و جوانمردى بودند.

شوهر من آهنگرى بود که از روى بى‌عقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و مدتى بعد از سوختگى علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود.

وقتى هنوز مریض و بى‌حال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم ولى به جاى اینکه دوباره سر کار آهنگرى برود مى‌گفت که دیگر با این بدنش چنین کارى از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود.

من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمى‌خورد....



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:امنیت, آزاد و نان, :: 15:35 :: نويسنده : علی باقرزاده

امنیت، آزاد و نان

 

نیمروز بود کشاورز و خانواده اش برای نهار خود را آماده می کردند یکی از فرزندان گفت در کنار رودخانه هزاران سرباز اردو زده اند چادری سفید رنگ هم در آنجا بود که فکر می کنم پادشاه ایران در میان آنان باشد



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:وعده, :: 15:33 :: نويسنده : علی باقرزاده

وعده

پادشاهى در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیرى را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى مى‌داد.

از او پرسید: آیا سردت نیست؟

نگهبان پیر گفت: چرا اى پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.

پادشاه گفت:....



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:مدیرارشد, :: 15:30 :: نويسنده : علی باقرزاده

مدیرارشد

مردی به یک مغازه فروش حیوانات رفت و درخواست یک طوطی کرد.



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:ما ایرانی ها,,,,, :: 15:28 :: نويسنده : علی باقرزاده

ما ایرانی ها....

ما ایرانی ها صبح در تهران از خواب بیدار می شویم. محل شرکت تجاری و مرکز خریدمان در دبی است؛

استعدادمان در تهران کشف شده، اما نبوغمان در اروپا شکوفا می شود؛



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:شیطان, :: 15:26 :: نويسنده : علی باقرزاده

شیطان

روزی روزگاری شیطان به فکر سفر افتاد. با خود عهد کرد تازمانی که

 انسانی نیابد که بتواند او را به حیرت وا دارد، از این سفر بر نگردد. نیم

دو جین روح را در خورجین ریخت. نان جویی بر داشت و به راه افتاد.



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:بزرگترین حکمت, :: 15:23 :: نويسنده : علی باقرزاده

بزرگترین حکمت

روزی سقراط در کنار دریا راه می رفت که نوجوانی نزد او آمد و گفت: «استاد! می شود در یک جمله به من بگویید بزرگترین حکمت چیست » سقراط از نوجوان خواست وارد آب بشود. نوجوان این کار را کرد



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:تلخند, :: 15:20 :: نويسنده : علی باقرزاده

تلخند

توی قصابی بودم که یه پیرزن اومد تو و یه گوشه وایستاد .....

یه آقای خوش تیپی هم اومد تو گفت: ابرام آقا قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله دارم .....



ادامه مطلب ...

پشت هر مرد یه زن باهوش وجود داره!

خانم باربارا والترز که از مجریان بسیار سرشناس تلویزیون های معتبر آمریکاست سالها پیش از شروع مبارزات آزادی طلبانه افغانستان داستانی مربوط به نقشهای جنسیتی در کابل تهیه کرد. در سفری که به افغانستان داشت متوجه شده بود که زنان همواره و بطور سنتی 5 قدم عقب تر از همسرانشان راه می روند.



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:ارزش کار, :: 15:12 :: نويسنده : علی باقرزاده

ارزش کار

جنگ جهانی اول مثل بیماری وحشتناکی ، تمام دنیا رو گرفته بود. یکی از سربازان به محض این که دید دوست تمام دوران زندگی اش در باتلاق افتاده و در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است از مافوقش اجازه خواست تا برای نجات دوستش برود و او را از باتلاق خارج کند.



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:کمک به رقباء, :: 15:9 :: نويسنده : علی باقرزاده

کمک به رقباء

 

یکی از کشاورزان منطقه ای، همیشه در مسابقه‌ها، جایزه بهترین غله را به ‌دست می‌آورد و به ‌عنوان کشاورز نمونه شناخته شده بود.



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:, :: 15:5 :: نويسنده : علی باقرزاده

ابو علی سینا

در زمان های قدیم یک دختر از روی اسب می افتد و باسنش (لگنش) از جایش درمی‌رود. پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش می‌برد، دختر اجازه نمی‌دهد کسی دست به باسنش بزند



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:نیوتون, :: 14:56 :: نويسنده : علی باقرزاده

نیوتون

همه دانشمندان تصمیم میگیرند که قایم باشک بازی کنند.



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:دانشگاه استنفورد, :: 14:52 :: نويسنده : علی باقرزاده

دانشگاه استنفورد

خانمی با لباس کتان راه راه وشوهرش با کت وشلوار دست دوز و کهنه در شهر بوستن از قطار پایین آمدند و بدون هیچ قرار قبلی راهی دفتر رییس دانشگاه هاروارد شدند.



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:هشت موضوع شگفت انگیز, :: 14:46 :: نويسنده : علی باقرزاده

هشت موضوع شگفت انگیز

هشت موضوع شگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتن، كه شما هیچ گاه آنان را نمی دانستید. بله،همگی ما می دانیم كه انیشتن این فرمول[e=mc2] را كشف كرد. اما واقعیت آن است كه چیز های كمی در مورد زندگی خصوصی اش می دانیم،خودتان را بااین هشت مورد،شگفت زده كنید!...



ادامه مطلب ...